سرنوشت یک نویسنده؛
آیدین آغداشلو، نقاش و نویسنده در مورد زمانی که خبر مرگ غزاله علیزاده را شنید و همچنین قلم و زندگی او در روزنامهی شرق ۲۲ بهمنماه ۱۳۹۱ چنین میگوید: «شبی که خبر رفتن او را از همسرم فیروزه شنیدم، تا صبح در بالکن آپارتمان خیابان جمشیدیهمان بیدار نشستم و چشم انداز شبِ شهرِ گسترده تا دور دست را تماشا کردم و گریه کردم.»
کد خبر: ۷۳۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۴
من به شادترین لحظاتم فکر میکنم و اینکه آیا اینها با استانداردهای متداول زیبایی همخوانی دارند یا نه. این آن شبهایی نیست که آرایش غلیظ کرده باشم، موهایم خوشحالتترین حالت ممکن را داشتند، لباسهایم کاملاً برازندهام بودهاند یا پوستم بیهیچ عیب و ایرادی میدرخشیده است.
کد خبر: ۶۲۸۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۱